کافکا در صاحل0
ناموجود

شبهای سپید

نزدیک ترین زمان ارسال:
۴از ۰ نظر
۶ بازدید

معرفی کتاب

كمی دورتر، زنی كه به میله‌های نرده تكیه داشت به آب تیره كانال خیره مانده بود. كلاه زرد رنگ زیبایی بر سر و شنل كوتاه و سیاه رنگی بر شانه داشت. با خود فكر كردم:‹‹ دختر جوانی است كه مطمئنا موهای سیاهی دارد.›› ظاهرا صدای قدم‌هایم را نشنید. وقتی با نفس حبس شده و قلبی كه به شدت می‌زد از كنارش رد شدم حركتی نكرد. فكر كردم ‹‹ عجیب است، باید عمیقا در فكر باشد.›› و ناگهان از بی‌حركتی او بر جای خود خشك شدم. گویا صدای گریه آرامی شنیدم. بله، درست بود. دختر گریه می‌كرد و همچنان اشك می‌ریخت. خدای بزرگ!

فئودور داستایوفسکی
فئودور داستایوفسکیدرباره نویسنده

شناسنامه کتاب

موضوع اصلی:
ادبیات
موضوع فرعی:
رمان خارجی
دسته بندی:
شابک:
9789647468572
تعداد صفحات:
188
وزن:
200
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
نوبت چاپ:
3
سال چاپ:
1389

پیشنهاد می‌کنم (۲۰)

قبلا خوانده‌ام (۲۰)

کتاب‌های مرتبط