شهر خرس ها

انتشارات قاصدک صبا منتشر کرد: فردریک بکمن نویسنده و وبلاگ­نویس سوئی است که در دوم ژانویه 1981 در استکهلم به دنیا آمد. بکمن نویسنده­ای تواناست که شخصی­های داستان­هایش آشنا اما دارای ویژگی­های متمایزند. انسان­هایی نه فاقد عیب، اما در عین حال قهرمان- صحنه­هایی در کتاب­های او وجود دارند که اشک خواننده را در می­آورند؛ یاس و ناامیدی جگرسوز و لحظاتی از طنزی استادانه بکمن در سال 2012 کتاب «مردی به نام اوه» را نوشت. این کتاب به بیش از 30 زبان ترجمه شده است و فیلم برگرفته از آن، با همین نام، در سال 2016 در سینماهای جهان اکران شد. در سال 2013 بکمن کتاب «مادربزرگم از من درخواست کرد تا به شما بگویم او متاسف است» را وارد بازار کرد و یک سال بعد کتاب «بریت ماری این­جا بود» را به رشته تحریر درآورد. «شهر خرس­ها» آخرین کتاب این نویسنده که در سال 2017 منتشر شد. بکمن در حال حاضر در سوئد زندگی می­کند. کشف و پرورش یک بازیکن حقیقتا با استعداد، درست مثل دیدن درخت گیلاسی پر شکوفه در یک باغ یخ­زده است و در شهر در ژرفای آن زمستان طولانی بوی بهار می­داد. درختان گیلاس همیشه بوی درخت گیلاس می­دهند، اما پول پول هیچ­چیزی نمی­دهد شاید نفرت از عشق ساده­تر باشد، اما او از عشق و نفرت گذشت و سرانجام پیروز شد. با داستانی شگفت­انگیز و عمیق درباره شهری کوچک که رویایی بزرگ در سر دارد، باز می­گردد و البته تحقق این رویا بهایی دارد که باید پرداخته شود. نیویورک تایمز فروشگاه اینترنتی نیک بوک

انتشارات قاصدک صبا منتشر کرد: فردریک بکمن نویسنده و وبلاگ­نویس سوئی است که در دوم ژانویه 1981 در استکهلم به دنیا آمد. بکمن نویسنده­ای تواناست که شخصی­های داستان­هایش آشنا اما دارای ویژگی­های متمایزند. انسان­هایی نه فاقد عیب، اما در عین حال قهرمان- صحنه­هایی در کتاب­های او وجود دارند که اشک خواننده را در می­آورند؛ یاس و ناامیدی جگرسوز و لحظاتی از طنزی استادانه بکمن در سال 2012 کتاب «مردی به نام اوه» را نوشت. این کتاب به بیش از 30 زبان ترجمه شده است و فیلم برگرفته از آن، با همین نام، در سال 2016 در سینماهای جهان اکران شد. در سال 2013 بکمن کتاب «مادربزرگم از من درخواست کرد تا به شما بگویم او متاسف است» را وارد بازار کرد و یک سال بعد کتاب «بریت ماری این­جا بود» را به رشته تحریر درآورد. «شهر خرس­ها» آخرین کتاب این نویسنده که در سال 2017 منتشر شد. بکمن در حال حاضر در سوئد زندگی می­کند. کشف و پرورش یک بازیکن حقیقتا با استعداد، درست مثل دیدن درخت گیلاسی پر شکوفه در یک باغ یخ­زده است و در شهر در ژرفای آن زمستان طولانی بوی بهار می­داد. درختان گیلاس همیشه بوی درخت گیلاس می­دهند، اما پول پول هیچ­چیزی نمی­دهد شاید نفرت از عشق ساده­تر باشد، اما او از عشق و نفرت گذشت و سرانجام پیروز شد. با داستانی شگفت­انگیز و عمیق درباره شهری کوچک که رویایی بزرگ در سر دارد، باز می­گردد و البته تحقق این رویا بهایی دارد که باید پرداخته شود. نیویورک تایمز فروشگاه اینترنتی نیک بوک