کافکا در صاحل0

جستارهایی درباره توماس مان

نویسنده:
جرج لوکاچ
نزدیک ترین زمان ارسال:
۴از ۰ نظر
۶ بازدید

معرفی کتاب

انتشارات نگاه منتشر کرد:رابطه‌ی توماس مانِ رمان نویس و جرج لوکاچِ منتقد و نظریه‌پرداز ادبی، که به تعبیری «رابطه‌ی عاشقانه‌ی فکری» وصف شده، بسیار پُرگره و آکنده از ابهام‌هایی است که اگر روزی مجموعه‌ی نامه‌های این دو بزرگ منتشر می‌شد، شاید پرتوی بر آن می‌افکند. توماس مان یکی از قهرمانان رمان بزرگ خود کوه جادو را از روی شخصیّت و سلوک فکری و رفتاری لوکاچ در هیئت لئونفتا قالب‌ریزی کرد. سراسر رمان کوتاه امّا بسیار بلند آوازه‌ی خود مرگ در ونیز را بر شالوده‌ی جستار «شیوه‌ی زندگی بورژوایی و هنر برای هنر» _ از مجموعه‌ی جستارهای لوکاچ، روح و شکل _ نوشت و با ذوق‌زدگی گفت که گویی لوکاچ این جستار را درباره‌ی من نگاشته است و حتّی یک بار در این نوشته آشکارا از من نام برده است؛ و لوکاچ، متقابلاً، نوشت که اگر چه دو سنخِ اصلیِ هنرمندِ خلّاق و منتقد، دو قطب مخالف‌اند، در عین حال یکدیگر را تکمیل و تتمیم می‌کنند؛ و آن‌ چه آن‌ها را به عنوان نمایندگان راستین یا در واقع نمونه‌نمای این دو وجه مخالف و متضاد ممتاز و متمایز می‌کند این است که شاعر همواره از خود سخن می‌گوید و هیچ اهمیّت نمی‌دهد که چه می‌سراید؛ منتقد افلاطونی‌مشرب هرگز یارای آن ندارد که درباره‌ی خود با صدای بلند بیندیشد؛ او زندگی خود را فقط می‌تواند از رهگذر آثار دیگران بیازماید، و با فهم و دریافت دیگران به خویشتن خود نزدیک می‌شود؛ با همه‌ی این احوال، دریغ که این مایه نزدیکی فکری، آن هم در عصری که نیروهای تاریکی و تباهیِ مکنون در فرهنگ آلمانی با قوّت هر چه تمام‌تر سر بر می‌آوردند، سبب نشد که این پیوند درونی صورت رابطه‌ی بیرونی و نزدیک به خود بگیرد. با همه‌ی عشق شیفته‌واری که لوکاچ به کار و هنر توماس ‌مان می‌ورزید و با وجود احترام بی حدّ اما با فاصله‌ی توماس مان به کار و بار لوکاچ، با آن که توماس مان در دو نوبت مانع از استرداد و اخراج لوکاچ تبعیدی از آلمان و اتریش و تحویل او به حکومت فاشیستی دریاسالار هورتی در مجارستان شد، گرچه توماس مان استعداد درخشان لوکاچ را در جستارنویسی و نقد و تفسیر ادبی می‌ستود و او را مهم‌ترین منتقد روزگار می‌نامید، امّا جز یک دیدار کوتاه در 1922 و مکاتبه‌هایی که به طور معمول از جانب توماس مان مقرون به احتیاط و دوراندیشی بود، این رابطه آن قوام و دامنه‌ را نیافت که در خور این نزدیکی فکری عمیق و عشق‌ورزی اندیشه‌ها بود. از این جاست که لوکاچ در جایی می‌نویسد: «باید بپذیرم که رابطه‌ی من با توماس‌مان تنها نقطه‌ی تاریک زندگی من است. غرضم از نقطه‌ی تاریک، به هیچ‌وجه چیزی منفی نیست، بلکه مرادم این است که عنصری گنگ و نامشخص و توجیه نشده در رابطه‌ی ما در کار است. و چون از نظر شخص من این موضوع بیش‌ترین اهمیت را دارد و سخت علاقه و توجّه مرا به خود جلب می‌کند، قابل فهم است که بخواهم این وهله‌ی درهم و کور و توجیه نشده روشن شود.» و مان در جایی نوشت: «این کمونیست که سخت دل‌بسته‌ی میراث بورژوایی است، و می‌تواند با افسون و هوشمندی درباره‌ی ]ویلهلم[ رابه، ]گوتفرید[ کِلر یا ]تیودور[ فونتانه بنویسد، پیش از این، در سلسله مقاله‌های خود در باب ادبیات آلمان در عصر امپریالیسم، با تیزهوشی و حرمت درباره‌ی من سخن گفته است». با این همه، از آن جا که رابطه‌ی مان و لوکاچ پیوندی فکری و معنوی بود و به گفته‌ی خود توماس مان «نقدی که از خصیصه‌ی اعترافی بی بهره باشد، بی ‌ارج است؛ نقدِ به راستی عمیق و پُرشور و شَغَبْ، به تعبیر ایبسن، همان شعر است: نهادن نَفْس خود در بوته‌ی آزمایش»، نقد لوکاچ، خاصه از کارِ مان، نوعی خود _ اعترافی صریح بود. پنداری این دو بزرگ جهان رمان و نقد ادبی آیینه‌های روبه‌رو بودند، خاصه که در مرگ در ونیز این تشبّه طابق النعل بالنعل یک‌سر در یک طراز قرار می‌گیرد.مجموعه‌ی حاضر در بر دارنده‌ی زبده‌ی مقاله‌ها و جستارها و نوشته‌ها و تأملات لوکاچ است درباره‌ی توماس مان و کار و هنر او، و به گمانم هر آن‌چه لوکاچ مجال یافته درباره‌ی مان بنویسد در این مجموعه گرد آمده باشد. حال که بیش‌تر آثار توماس مان به فارسی درآمده و ترجمه‌ی رمان بزرگ او، یوسف و برادرانش، در آستانه‌ی انتشار است، بی‌گمان بهتر و جامع‌تر می‌توان در پرتوِ نقد ادبی به کار سترگ مان در داستان‌‌نویسی سده‌ی بیستم پرداخت.فروشگاه اینترنتی نیک بوک

شناسنامه کتاب

موضوع اصلی:
زندگی نامه و خاطره
موضوع فرعی:
زندگی نامه ، سرگذشتنامه
دسته بندی:
شابک:
9786003763241
تعداد صفحات:
304
وزن:
280
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
نوبت چاپ:
2
سال چاپ:
1401

پیشنهاد می‌کنم (۲۰)

قبلا خوانده‌ام (۲۰)

کتاب‌های مرتبط