کافکا در صاحل0

فلاش

نزدیک ترین زمان ارسال:
۴از ۰ نظر
۴ بازدید

معرفی کتاب

انتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:پیش از پایان تابستان، فلاش از روی این گفته‌ها، از روی نحوه بیان ستایش‌آمیز یا تمسخرآمیز آنها، و پای صندوق پست یا بیرون از پیاله‌فروشی که پیشخدمت‌ها درباره مسابقات اظهار نظر می‌کردند، فهمید که برابری میان سگ‌ها وجود ندارد: برخی سگ‌ها بلندپایه‌اند؛ برخی دون‌پایه. حال او جزء کدام دسته بود؟ فلاش به محض اینکه به خانه رسید، خود را در آینه به دقت وارسی کرد. خدا را شکر، سگ با اصل و نسبی بود! سرش صاف بود؛ چشم‌های بیرون زده‌ای داشت ولی باباغوری نبودند؛ پاهایش کرک داشت؛ با بهترین نژاد کاکر در خیابان ویمپول برابری می‌کرد. با خشنودی دید ظرفی که از آن آب می‌نوشد ظرف [فاخر] ارغوانی بود ـ اینها امتیازات منزلت است؛ سرش را به آرامی خم کرد تا زنجیر را به قلاده‌اش ببندند ـ این هم تاوانش است. در آن حین وقتی خانم برت، فلاش را دید که خیره به آینه است، دچار سوءتفاهمی شد. در دل گفت که او فیلسوف است و دارد در باب تفاوت میان نمود و واقعیت تأمل می‌کند. اتفاقاً او اشرافی‌ای بود که داشت خصایصش را بررسی می‌کرد.فروشگاه اینترنتی نیک بوک

ویرجینیا وولفدرباره نویسنده

شناسنامه کتاب

موضوع اصلی:
ادبیات
موضوع فرعی:
داستان کوتاه خارجی
دسته بندی:
شابک:
9786002535610
تعداد صفحات:
118
وزن:
105
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
نوبت چاپ:
2
سال چاپ:
1402

پیشنهاد می‌کنم (۲۰)

قبلا خوانده‌ام (۲۰)

کتاب‌های مرتبط