کافکا در صاحل0
ناموجود

قاتل در باران

نزدیک ترین زمان ارسال:
۴از ۰ نظر
۷ بازدید

معرفی کتاب

انتشارات چشمه منتشر کرد:در اتاقی در ساختمان برگلاند بودیم. من لب تخت نشسته بودم و در اوک روی صندلی راحتی. آنجا اتاق من بود.باران باشدت به پنجره‌ها می‌خورد. چون پنجره‌ها بسته بود، اتاق خیلی گرم شده بود و من پنکه‌ی کوچک روی میز را روشن کرده بودم. باد پنکه از پایین به صورت دراوک می‌خورد، موهای سیاه و زیرش را بالا می‌زد، و موهای دراز ابروهای کلفتش را که در صورتش دو خط صاف انداخته بودند تکان می‌داد. قیافه‌ی یکه بزنی را داشت که از قضا به پول و پله‌ای رسیده است.چندتا از دندان‌های طلایش را نشانم داد و گفت: «از من چی می‌دونی؟» این حرف را با لحنی پرطمطراق گفت، انگار هر کسی که سرش توی حساب بود باید می‌فهمید او آدم خیلی مهمی است.گفتم: «هیچی، تا اونجا که من می‌دونم، پاک پاکی»فروشگاه اینترنتی نیک بوک

ریموند چندلردرباره نویسنده

شناسنامه کتاب

موضوع اصلی:
ادبیات
موضوع فرعی:
رمان خارجی
دسته بندی:
شابک:
9789643624033
تعداد صفحات:
116
وزن:
125
نوع جلد:
شومیز
قطع کتاب:
رقعی
نوبت چاپ:
4
سال چاپ:
1400

پیشنهاد می‌کنم (۲۰)

قبلا خوانده‌ام (۲۰)

کتاب‌های مرتبط