حکایت عشق و خوشبختی

انتشارات افکار منتشر کرد: ارمغان زندگی را با روی باز، گشادگی خاطر و قدرشناسی، بپذیرید، حتی اگر سخت تر از مطلوب تان باشد. هر اتفاقی كه در زندگی تان می افتد ماموریتی جدید، و اغلب غیره منتظره است، بدین ترتیب همه چیز جالب می شود. بی اختیار، نیروهای غیبی ای را در زندگی تان به جنبش وا می دارید كه قدرت شگفت آوری دارند. خوشبخت زیستن بدون خرد و وارستگی امكان پذیر نیست، در عین حال كه خردمند و وارسته بودن بدون خوشبختی. زن جوان داستان در سفرش با میلیونر یاد گرفت خوشبختی اش را در دستان دیگران جستجو نكند. او راه خوشبختی را یافت. فروشگاه اینترنتی نیک بوک

شهرزاد همامی

راه و رسم میلیونرها

انتشارات افکار منتشر کرد: نمی شود ادعا کرد با خواندن یک کتاب میتوان میلیونر شد.اما کتاب مناسب میتواند جرقه ای به انبار باروت استعدادها و آمادگی های فرد بزند تا در گرمای آن گام در راه میلیونر شدن بگذارد. فروشگاه اینترنتی نیک بوک

وصیت نامه میلیونر

انتشارات افکار منتشر کرد: مرد جوانی آرزوهای بزرگی در سر می پروراند. او فقط یک آرزوی ساده و معمولی که همه جوانان هم سن او دارند؛اینکه میلیونر شود. بله،زیاد هم نمیخواست،فقط یک میلیون دلار ناچیز. اولین یک میلیونش را،یک میلیون«خودش»را،دوست داشت این را با صدای بلند تکرار کند تا همه بشنوند... فروشگاه اینترنتی نیک بوک

فروشنده و میلیونر

انتشارات افکار منتشر کرد: از آن روزهایی بود که بهتر است آدم اصلا از جایش بلند نشود.همان وقت هایی که زمین و آسمان مرموزانه دست به دست هم میدهند تا زندگی یک نفر را زیر ئ رو کنند.انگار اقبال هم،همان موقع بساطش را جمع میکند و میرود،و در این لحظه هر اتفاقی ممکن است بیفند.تصادف ماشین،خبر بد،مریضی... فروشگاه اینترنتی نیک بوک

سه اثر

انتشارات افکار منتشر کرد: اثر معروف مارک فیشر به نام میلیونر یک شبه که در ایران به حکایت دولت و فرزانگی شهرت یافته است در ادامه با کتابهای راه و رسم میلیونر ها و معبد میلیونر ها پایان میابد نشر افکار این سه اثر را در یک مجلد گرد آورده است تا خواننده کتاب نخست ادامه و پایان ماجرا را یک جا در اختیار داشته باشد فروشگاه اینترنتی نیک بوک

پاریس آمستردام

انتشارات پردیس دانش منتشر کرد: خودم را بازیچه یک خیانت احساس میکردم اگر با چشم هایم سایه به هم پیچیده ی دو نفر را ندیده بودم صدایشان به گوشم نخورده و کلماتشان را به وضوح نشنیده بودم،میتوانستم آنچه را اتفاق افتاده بود یک توهم فرض کنم...معنی این کار را درک نمیکردم و همین مرا فلج کرده بود.چرا بریس پی من آمده بود وقتی به دختر عمویم دلبسته بود؟... فروشگاه اینترنتی نیک بوک