هگل

انتشارات شب خیز منتشر کرد: فلسفه‌ی هگل به عنوان نقطه‌ی اوج ایدئالیسم آلمانی هم از حیث گستره‌ی موضوعاتش و هم از حیث دشواری و پیچیدگی مباحثش زبانزد است از این رو، به رغم حجم عظیم ادبیات هگل پژوهی که با گذشت قریب به دویست سال از مرگ وی همچنان بی‌وقفه در حال تولید شدن است تعداد آثاری که به طرز قابل قبولی به فلسفه‌ی وی در تمامیتش پرداخته باشند هنوز اندک شمارند در این میان، اثر حاضر که مجموعه مقالاتی است از مفسران شاخص و در بین آن‌ها برخی از شاخص‌ترین مفسران هگل نمونه‌ای درخشان از چنین آثاری است در این اثر که توسط چهره‌ی برجسته‌ای چون مایکل اینوود (فقید) ویراستاری شده و مقدمه‌ای عالی نیز به قلم او بر پیشانی آن نقش بسته هر یک از نویسندگان از طریق بحثی ویژه مربوط به یکی از حوزه‌های تخصصی فلسفه‌ی هگل به روشن سازی عام آن حوزه مبادرت ورزیده است به نحوی که هر مقاله توأمان حاوی ایده‌های پژوهشی بدیع مربوط به حوزه‌ای تخصصی و شرحی تعلیمی از همان حوزه است. بی‌تردید می‌توان انتظار داشت که هر خواننده‌ی متأمل و تیز بینی هر یک از مقالاتِ نه چندان تازه و به روز این مجموعه را دقیقاً از منظر مباحث تازه و به روز هگل پژوهی معاصر بسیار ارزشمند بیابد.فروشگاه اینترنتی نیک بوک

گروه مترجمان

حقوق بشر

انتشارات طرح نو منتشر کرد:یکی از راه‌های به وجود آمدنِ حقوق بشر تصویب‌شدن در قالب قوانین ملّی و بین‌المللی است. اما بسیاری گفته‌اند که این نمی‌تواند یگانه راه باشد. اگر وجود حقوق بشر فقط به‌سببِ تصویب‌شدن باشد، دستیابی به این حقوق، مشروط می‌شود به توسعة سیاسیِ ملّی و بین‌المللی. بسیاری به دنبال راهی برای حمایت از این ایده بوده‌اند که حقوق بشر دارای ریشه‌های ژرف‌تری است و بیش از آنکه تابع مصوبات قانونی باشند، تابع تصمیمات انسانی‌اند. یک تقریر از این ایده این است که مردم با حقوقی زاده می‌شوند؛ حقوقی که می‌توان گفت برای انسان‌ها فطری یا ذاتی‌اند. یک راه برای اینکه شأنِ قانونیِ هنجارینی را بتوان حق ذاتی انسان دانست، این است که خداوند آن شأن را موهبت کرده باشد. اعلامیة استقلال ایالات متحد ادعا می‌کند که مردم از حق طبیعیِ حیات، حق طبیعیِ آزادی و حق طبیعی طلب شادکامی که «از سوی آفریدگارشان به آنها اعطا شده» برخوردارند. مطابق این نگرش، خداوند، یعنی قانون‌گذارِ برتر، پاره‌ای از حقوق بنیادین بشر را تصویب کرده است. حقوقی که نسبت دادن آن‌ها به فرمان الاهی پذیرفتنی باشد باید بسیار عام و انتزاعی باشند تا بتوانند طی هزاران سال تاریخ بشر، و نه‌فقط در قرون اخیر، اِعمال شوند. اما حقوق بشر معاصر حقوقی معین‌اند، و بسیاری از این حقوق، برای نهادهای معاصر پیش‌بینی شده‌اند. حتی اگر انسان‌ها با حقوق طبیعیِ خدادادی زاده شوند، باز باید توضیح داد که چگونه می‌توان از آن حقوق کلی و انتزاعیِ خدادادی، به حقوق معینی رسید که در اعلامیه‌ها و معاهدات معاصر آمده‌اند؟فروشگاه اینترنتی نیک بوک