آگاتا کریستی (قتل فراموش نشدنی)(مهرفام)

بهرام افراسیابی

معمای کارائیب(شومیز)

انتشارات ثالث منتشر کرد: سرگرد مکث کرد و سپس عکس کوچکی را از لابلای محنویات کیفش بیرون کشید. به دقت به آن نگریست و گفت:«میل دارید عکس یک قاتل را ببینید؟» سرگرد داشت عکس را به دست خانم مارپل می داد که یکباره حرکت دستش متوقف شد. انگار خشکش زده بود. بیش از پیش به قورباغه ای چاق و چله شباهت پیدا کرده بود. به ظاهر سرگرد پال گریو از بالای شانه راست خانم مارپل شیئی یا شخصی را دیده و ماتش برده بود; دقیقا به همان جهتی نگاه می کرد که صدای نزدیک شدن قدم ها از آن سو به گوش می رسید. «این غیر ممکن است. منظورم...» سرگرد با عجله همه چیز را در کیفش چپاند و آن را در جیبش گذاشت. فروشگاه اینترنتی نیک بوک

نگین ازدجینی

آگاتا کریستی (مهمانی شوم)

انتشارات نگاه منتشر کرد :سر چارلز کارترایت شخصیت اصلی داستان هنرپیشه بازنشسته نئاتر می باشد و تمام اعمال و فعالیت های داستان تقریباً در همین شخصیت خلاصه می شود. قتل ها به خودی خود جو و فضای تئاتر گونه ای دارد و از رابطه تنگاتنگ محیط تئاتری برخوردار است...فروشگاه اینترنتی نیک بوک

آگاتا کریستی (قتل در قطار سریع‌السیر شرق)

انتشارات نگاه منتشر کرد :هركول پوآرو در هنگام سیاحت در تركیه با تلگرافی به لندن احضار می‌شود. او به سختی در یكی از كوپه‌های واگن تخت‌خواب‌دار قطار سریع‌السیر شرق جایی پیدا می‌كند و به سمت لندن به راه می‌افتد. در قطار پوآرو هم‌سفرانش را زیر نظر می‌گیرد و بلافاصله متوجه می‌شود كه افرادی كه در واگن او هستند، جمع ناهمگونی را تشكیل می‌دهند. در واقع از تمام طبقات اجتماعی نماینده‌ای در داخل این واگن وجود دارد، ولی كسی كه بیشتر از بقیه توجهش را جلب می‌كند ساموئل راچت، یك تاجر خیر آمریكایی است كه از چشمانش پیداست آن‌طور كه وانمود می‌كند، آدم خیرخواه و خوبی نیست. خود راچت هم به پوآرو نزدیك می‌شود و اظهار علاقه می‌كند كه او را به سمت محافظ خود استخدام كند. پوآرو پیشنهاد او را نمی‌پذیرد، صرفا به این دلیل كه از قیافه راچت خوشش نمی‌آید و ... "قتل در قطار سریع‌السیر شرق" در بین آثار كریستی، به غیر از "قتل راجر آكروید" بیشترین تعداد خواننده‌ها را داشته است. جالب اینكه امروز اشتهار كتاب بیشتر به خاطر فیلمی است كه در 1974 به همین نام از روی آن ساخته شد. جریان کتاب پیرامون حوادث انتقام جویانه ای است علیه رئیس یک باند آدم ربا، که رباینده در یک اقدام وحشیانه دختر سه ساله ی یک هنر پیشه مشهور و محبوب را می رباید. رباینده که رانشت یا کاستی نام داشت از خانواده آرمسترانگ باج می خواهد تا دایزی را آزاد کند، با آنکه خواسته وی برآورده می شود، ولی او به جای کودک جسد وی را تحویل می دهد...فروشگاه اینترنتی نیک بوک

آگاتا کریستی (طلوع در استایلز)

انتشارات نگاه منتشر کرد:كاپیتان آرتور هستینگز كه هنوز از جراحتی كه در جنگ دیده بهبود نیافته و در حال گذراندن مرخصی استعلاجی است، از یكی از دوستانش به نام جان كاوندیش نامه‌ای دریافت می‌كند كه او را دعوت می‌كند تا دوره نقاهت خود را در استایلز كورت بگذراند. هستینگز پس از ورود به استایلز با بقیه اعضای خانواده كاوندیش آشنا می‌شود. از جمله، امیلی كه خانم خانه و نامادری جان و لارنس كاوندیش است و جان و لارنس برای تامین معاش كاملا وابسته به او هستند. امیلی درگیر بعضی فعالیتهای بشردوستانه است و یكی از این فعالیتها این است كه به پناهندگان جنگی و از جمله گروهی از بلژیكی‌ها كمك می‌كند. هستینگز یكی از این پناهندگان را از قبل می‌شناسد. او، كارآگاه معروف، هركول پوآرو است ... "ماجرای اسرارآمیز در استایلز" اثر به یادماندنی و مهمی است، چون اولین كتابی است كه كریستی نوشته و اولین باری است كه پوآرو، كارآگاه بلژیكی به خواننده معرفی می‌شود. كریستی نگارش این كتاب را در 1916 در بحبوحه جنگ جهانی اول آغاز كرد. در آن سالها در داروخانه‌ای در یك بیمارستان كار می‌كرد و در اوقات فراغتش روی این كتاب كار می‌كرد و سعی می‌كرد به این پرونده پیچیده و كارآگاه عجیب و غریب حیات ببخشد. كریستی پس از پایان نگارش كتاب آن را برای شش ناشر مختلف ارسال كرد و همه آنها كتاب را رد كردند. تا اینكه بالاخره انتشارات Bodley پذیرفت تا كتاب را با شرایطی نه چندان منصفانه منتشر كند. از انتشار كتاب تنها 25 پوند عاید كریستی شد.رمان‌های امور اسرار آمیز در استایلز THE MYSTERIOUS AFFAIRS AT STYLES و پرده (CURTAIN) نخستین و آخرین آثار خانم آگاتا کریستی شناخته می‌شوند.البته ذکر این نکته در این جا حائز اهمیت است که خانم کریستی رمان دیگری دارد که از نظر تاریخ نگارش “آخرین رمان می‌باشد” ولی وی به خواست خود و به منظور خاص و با پیش بینی‌های قبلی با توجه به وقایع نخستین رمان یعنی “اسرار خانه ییلاقی”، را به عنوان آخرین کار خود برگزیده است.نخستین رمان وی، را طلوع در استایلز “اسرار خانه ییلاقی” و آخرین آن را “غروب استایلز” نامیده‌ایم. هر دو کتاب، به عنوان “نخستین و آخرین رمان” نامگذاری شده‌اند چون حوادث و رویدادها رابطه و تسلسل ویژه‌ای در ارتباط با یکدیگر دارند.گذشت زمان و از جوانی به پیری رسیدن را در این دو کتاب با مرور دو رویداد به خوبی لمس می‌کنیم. در کتاب طلوع در استایلز پوارو، کارآگاه تیز هوش آنچنان بر اثر تجسم و پیدا کردن سرنخی تازه هیجان زده روی چمن‌ها دوان و رقصان و دیوانه وار حرکت می‌کند که با پلیس تصادم می‌نماید… و در غروب استایلز “پرده” پواروی پیر را در بستر می‌بینیم که به جای هر حرکت ظاهری فقط می‌تواند حرکات را تجسم کند…فروشگاه اینترنتی نیک بوک

آگاتا کریستی (مسافر فرانکفورت)

انتشارات نگاه منتشر کرد :لطفا كمربندهایتان را محكم ببندید! سرنشینان هواپیما دستور را زیاد جدی نگرفتند. همه در آن لحظه یك احساس مشترك داشتند. فعلا نمی‌توان در فرودگاه ژئو فرود آمد. مسافران خسته و خواب آلوده مرتب خمیازه می‌كشیدند. غافل از این كه خستگی و خواب آلودگی بیشتری در پیش بود. تكرار دستور میهماندار كه این بار آمرانه تحكم كرد. لطفا كمبرندهایتان را ببندید، دال بر ادامه خستگی و بی‌خوابی بود...فروشگاه اینترنتی نیک بوک

*BY THE PRICKING OF MY THUMBS سوزش سرانگشتان

آگاتا کریستی (قتل با کتاب جادو)

انتشارات نگاه منتشر کرد:“قتل با کتاب جادو” که ترجمه‌ای از (EVILL UNDER THE SUN) می‌باشد در سال 1941 به رشته تحریر درآمد. قتل با کتاب جادو از جمله آثاری است که در آن حوادث و افراد مختلف را در یک محل دور افتاده گرد هم می‌آورد، و خواننده با قهرمانان داستان به جزیره‌ی “لدرکمپ” واقع در South Coast انگلستان می‌روند. البته باید محتاط بود چون جزیره زیاد جزیره‌ی خوشنامی نیست:جزیره‌ی قاچاقچیان!در این جزیره هتلی وجود دارد که خانم صاحب هتل که سعی می‌کند هتل که سعی می‌کند هتلش را خوشنام نگاهدارد، و به طور ناخواسته درگیر ماجرایی می‌شود، Jolly Roger Hotel مرکز فوریت‌های تابستانی برای گذراندن تعطیلات بود ولی زمانی که داستان، شروع می‌شود، رنگ و روی دیگری به خود می‌گیرد، انگیزه‌ی قاچاق، سوداگران را به آن جزیره می‌کشاند و آسایش مسافران را به ناآرامی مبدل می‌کند، جای خوشبختی است که کارآگاه پوارو هم در آن هتل به سر می‌برد، اگرچه علی رغم حضور وی قتلی اتفاق می‌افتد، ولی درایت و هوشیاری وی باعث دستگیری قاتل و لاجرم جلوگیری از جنایت بعدی می‌گردد.دوشیزه روزاموند دارنلی Miss Rosamond Darnely یکی از مسافران هتل یک طراح مشهور، با استعداد، خوش ذوق است،آقا و خانم اودل گاردنرOdell Gardener زوج آمریکایی که در آن ایام از انگلستان دیدن می‌کنند، دوشیزه امیلی بروستر Miss Emily Brewester علاقمند به قایقرانی و گردش و تفریح، رو استیفن Rew Steohen Lane، و افسر عالی رتبه‌ی بازنشسته به نام ماژور باری Major Barry، آقا و خانم پاتریک ردفرن Patrick Redfern، آقای هوریس بلات Mr. Horace Blatt که به ویژه برای پاروزنی و قایقرانی به آنجا آمده است، کاپیتان کنیث مارشال Capitan Kenneth Marshal همسر آرلناArlena یک هنرپیشه که از کار هنرپیشگی کنارگیری کرده، و لینداLinda دختر خردسال او که از آن شوهرش می‌باشد، شخصیت‌های اصلی داستان اند.از نظر کلی در کتاب ” قتل با کتاب جادو ” خواننده با ترکیبی از شخصیت‌های واقعی ولی بسیار گوناگون برخورد می‌کند.فروشگاه اینترنتی نیک بوک

آگاتا کریستی (مقصد نامعلوم)(کارآگاه)

مجتبی عبدالله نژاد

کمینگاه خطر

فرزانه طاهری

آگاتا کریستی (قتل در خوابگاه دانشجویی)(کارآگاه)

آگاتا کریستی (دشمن پنهان)(کارآگاه)

خانم آگاتا كریستی بدون شك پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یك كاراگاه باهوش كوتاه قد و بذله‌گوی بلژیكی به نام هركول پوارو است كه نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.